شعر شازند
دل انگيز و شکر ريز است شازند
بسان قصر پرويز است، شازند
ز شيريني بسي فرهاد دارد
زبان تيشه اش تيز است، شازند
ادب پرور، صفا گستر، غزل خوان
تو گوئي شهر تبريز است، شازند
تمام دشت هايش سبز و خرم
زمينش سخت زر خيز است، شازند
ز فيض باغ و رنج باغبانش
گلابش شادي انگيز است، شازند
ز چشم چشمه ها و رودهايش
نشاط و عشق لبريز است، شازند
دلش پاک و بزرگ و مهربان است
اگرچه کوچک و ريز است، شازند
زده آتش به جانش ديو صنعت
رخش چون برگ پاييز است، شازند
توانم نيست وصف کوه هايش
گمانم ملک پرويز است، شازند
زبان پارسی مردمانش
دل انگيز و شکر ريز است شازند
زجان و دل مديحش مي نمايم
که جان را حزر و تعويذ است،شازند
بخواهم از براي مردمانش
سلامت را که ناچيز است، شازند
غمش را با صفايش مي پسندم
چه تب ريز و صفا خيز است، شازند
نواي روحبخش بلبلانش
تو گويي خاطر انگيز است، شازند
ز خون سرخ آن دردي کشانش
زمينش لاله آويز است، شازند
اين شعر به قلم جناب آقای هرمز احمدی (پروا) از شاعران به نام اين شهر است.