شازند من و شما

دلايل زيادي براي دوست داشتن شازند دارم. با اينكه شازند شهر كوچيكيه و شايد با ماشين بشه تو نيم ساعت كل شهر رو چرخيد ولي اين كوچيكيش برام قشنگه. همه مي دونن كي همشهريه و كي غريبه. قشنگي شازند وقتي برام مشخص شد كه سنندج دانشجو بودم. وقتي از شازند دور شدم قدر عافيت رو فهميدم. الان هم كه ساوه مشغول ادامه تحصيل هستم علاقه ام بيشتر و بيشتر شده.

شازند هنوز اونقدر بزرگ نشده كه مردمش به هم بي اعتنا بشن. هنوز اونقدر فاصله ها زياد نشده كه بخوايم براي ديدن هم عذاب بكشيم و كلي وقت صرف كنيم. چند كيلو متر از هر سمت شازند كه بزني بيرون مي توني يه جاي بكر گير بياري و چند دقيقه اي براي خودت خلوت كني. خلوتي كه مردم شهرهاي بزرگ حسرتش رو مي كشن. گاهي اوقات كه دلم مي گيره سوار دوچرخه مي شم و بعد از چند دقيقه پا زدن مي رسم به عباس آباد كه واقعا جاي زيبا و دوست داشتني. 10 دقيقه اونجا نشستن حال و هوام رو عوض مي كنه و با حسي تازه بر مي گردم خونه. درسته كه شهرهاي بزرگ هم حال خودشون رو دارن ولي شازند من يه چيز ديگه است. هر گوشه اين شهر هر كوچه و خيابون اين شهر يعني خطرات. منم با خاطراتم زنده ام.

خيلي چيزاي شازند هم با مزه است. هر كاري كه كني بازم همه مي فهمن. شب بري خواستگاري فردا صبح همه بهت تبريك مي گن. اگه با كسي دوست باشي هر چقدر هم كه سكرت بازي در بياري بازم همه خبر دارن. جايي بخواي قرار بزاري و دوستت رو ببيني بازم آمارت مي رسه. اينا خودش دنياي شازند رو قشنگ مي كنه. البته اگه كسي از شهر بزرگي بياد اينجا شايد شازند براش دلچسب نباشه كه منم بهش حق مي دم. ولي زندگي توي شازند براي من و ميشه گفت حداقل براي من قشنگ، دوست داشتني، خوشگل و زيباست.

ديگه دليلي براي گفتن ندارم

 

دوست دارم شازند

 

عکس ماهواره ای از شهر شازند

گزارش تخلف
بعدی